پلان سرک

پلان سرک

پلان عبارت از مسیرسرک بوده که تمام گولائی ها، مستقیم ها و همه ساختمانهای که در اطراف سرک میباشد با تمام مشخصات آن درروی کاغذ آورده میشود.

در پلان سرک باید نکات ذیل در نظرگرفته شود:

۱. سروی مشاهداتی.

۲. سروی اساسی.

۳. دیزاین سرک.

۴. برآورد سرک.

۵. تحقیقات انجنیری.

۶. ساختمان سرک.

۱- سروی مشاهداتی:

درسروی مشاهداتی باید موارد ذیل در نظرگرفته شود:

‏a: مسیرسرک نشانی گردد: در مسیرسرک، شروع سرک، ختم سرک، طول سرک، گولائی های سرک، پل و پلچک‌ها و ساختمانهای دیگری که در اطراف سرک قراردارد نشانی گردد تا به اساس آن معلومات، سروی اساسی صورت گیرد.

درسروی مشاهداتی بایدچندین مسیرسرک سروی گردد و از آن جمله کوتاه ترین واقتصادی ترین مسیر انتخات گردد.

مسیرسرک انتخاب شده باید به زیبائی منطقه بافزاید.

۲- سروی اساسی:

در سروی اساسی پستی ها و بلندی های زمین، طول سرک، پل وپلچک ها، گولائی ها و زاویه های آن، حجم ترافیک عرض سرک، لاین های سرک، جویچه های دوطرف سرک، گلدان های که دربین سرک است با مشخصات آن سروی گردد تا به اساس این معلومات سرک مطلوب دیزاین گردد.

» پستی ها وبلندی های زمین: تا از روی آن کندنکاری، پرکاری و پروفیل سرک رسم گردد.

» طول سرک: شروع و انجام سرک با فاصله آن ذکر گردد.

» پل و پلچک ها: پل و پلچک های که درمسیرسرک پیش میاید نشانی گردد.

» گولائی های سرک و زاویه های آن: درگولائی های سرک زاویه انحراف، شعاع قوس، طول تانجانت و فاصله از قوس تانقطه تقاطع دو تانجانت تعین گردد.

» حجم ترافیک: اگر سرک سابقه موجود باشد عراده جات یا تعداد رفت و آمد موترها با انواع مختلف آن را حساب مینمایم و اگر سرک سابقه موجود نباشد باید تعداد قریه جات اطراف سرک، تعداد نفوس آن و نوع وسایط ترانسپورتی آن سروی گردد تا به اساس آن سرک دیزاین گردد.

» عرض سرک ولاین های سرک: عرض سرک نظر به حجم ترافیک دیزاین گردیده و در سروی صرف اندازه آن تثبیت میگردد، و بعداً پروفیل سرک رسم میگردد، بعد از رسم نمودن پروفیل سرک مقطع عرضی سرک رسم میگردد. که این مقطع در مناطق هموار باید بعد از هر (۱۰۰ متر) و در مناطق کوهستانی بعد از هر (۲۰،۱۰،۵ متر) نظر به موقیعت زمین رسم میگردد و هم در سرک های شهری بعد از (۱۰ متر) الی (۲۰ متر) فاصله مقطع عرضی آن رسم میگردد.

برآورد مواد ساختمانی2

من کانکریت ریزی دارم چقدر سمنت، ریگ و جغل ضرورت است؟

» محاسبه مواد خشک (سمنت، ریگ، جغل) برای کانکریت ریزی:

» من برای اعمار خانه خود، کانکریت ریزی چت دارم، چقدر سمنت، ریگ و جغل ضرورت است تا در وقت کانکریت ریزی کمبود نکنند، البته قابل ذکر است که طول چت 15 متر ، عرض چت 10 متر ، ضخامت کانکریت چت 15 سانتی متر و به سمت کوتاه 4 دانه گادر به طول 10 متر و به سمت دراز 3 دانه گادر به طول 15 متر درنقشه موجود است که عرض گادرها 35 سانتی متر و ارتفاع خالص گادرها 30 سانتی متر است و در جریان کانکریت ریزی 1 حصه سمنت، یک نیم حصه ریگ (1.5) و 3 حصه جغل استفاده مینماییم.

جواب:

> قدم اول: برای تهیه یک متر مکعب کانکریت تازه با جنسیت خوب باید یک نیم چند یا 53 ٪ مواد خشک اضافی در نظر گرفته شود یعنې یک متر معکب باید ضرب 1.53 شود.

> قدم دوم: حجم کانکریت چت و گادرها باید بدست آورده شودی که از حاصل ضرب طول *عرض * ضخامت بدست میاید.

حجم کانکریت چت = (V1 = 15*10*0.15=22.5 m3)

حجم کانکریت گادرها = (V2=0.3*0.35*85m =7.65m3 )

حجم معموعی کانکریت = (V = V1+V2=30.15m3)

> قدم سوم: حال تمام حجم کانکریت ضرب 1.53 میکنیم که مساوی میشود به = (Vt = V*1.53 =46.13 m3)

> قدم چهارم: سهم سمنت = 1 حصه ، سهم ریگ = 1.5 حصه ، سهم جغل = 3 حصه

حال تمام حصه ها جمع میکنیم که 5.5 میشود.

> قدم پنجم: حال اگر حجم مجموعی مواد خشک که 46.13 متر مکعب است به 5.5 تقسم و ضرب حصه مربوطه هر مواد خشک شود مقدار همان مواد خشک بدست میاید.

> قدم ششم: بدست آوردن مقدار سمنت ، ریگ و جغل

» اول: مقدار سمنت = (46.13/5.5 *1=8.39m3)

تعداد خریطه سمنت : یک متر مکعب سمنت 28.8 خریطه سمنت میشود اگر 28.8 ضرب 8.39 شود مساوی به 241 خریطه سمنت میشود یعنې برای کانکریت ریزی بام باید 241 خریطه سمنت آورده شود.

» دوم: مقدار ریگ = (46.13/5.5 *1.5=12.6m3)

مثلا اگر یک مازدا کوچک 2 متر مکعب ریک میاورد پس باید 6 مازدا ریگ آورده شود

» سوم: مقدارجغل = (46.13/5.5 *3=25.17m3)

پس باید 12 مازدا جغل آورده شود.

=» نوت: این معلومات به این خاطر پوست شد که چندین دفعه سر خوردم که در جریان کانکریت ریزی مردم به این مشکل مواجه شده بودند یعنې سمنت یا ریگ یا جغل یا هر سه آن چند دفعه کمبودی کرد).

انواع اسکواتور و کاربرد آن

انواع اسکواتور و کاربرد آن

اسکواتور (به انگلیسیExcavator) از ماشین‌های سنگین ساختمان و سرک سازی است که شامل بازوی مفصلی (دکل و استیک)، باکت و کابین گردان (فیرو) در قسمت بالا و زنجیر یا تایر لاستیکی در زیر می‌باشد. این ماشین ارتقاء یافتهٔ بیل‌های بخار است. از قابلیت‌های این ماشین می‌توان به نصب چکش (پیکر) که بسیار پرکاربرد است و نصب پل برمه، سنگ شکن، قیچی فلزبر، چنگک، گراپ و دیگر ادوات اشاره کرد. نصب چکش هایدرولیکی یا پینوماتیک به جای باکت این دستگاه، این امکان را فراهم می‌کند که سطوح و حجم‌ها سنگی یا کانکریتی را که بنا به دلایلی نمی‌توان با مواد منفجره یا کمپرسور تخریب کرد، به وسیله مجموعه این دو وسیله (بیل و چکش) تخریب نمود. لازم است ذکر شود به دلیل حجم کم باکت و هزینه‌های بالای نگهداری، برای خاک‌های نرم و با حجم زیاد لودر وسیله اقتصادی‌تر است، اما مورد اطمینان برای کارهای شهری نیست (به دلیل رانش ایجاد شده برای ساختمان‌های اطراف)، که این موضوع باعث برتری اسکواتور می‌شود.

موارد استفاده

• حفر کانال، گودال، زیرسازی

• حمل مواد

• برش توسط ادوات هایدرولیکی

• تخریب

• تهداب کنی برای ساخت ساختمان

• خاک برداری

• تسطیح زمین

• معدنکاری

• لش کشی جوی ها

انواع اسکواتور از نظر تایر

انواع اسکواتور عبارتند از: اسکواتور تایر زنجیری و اسکواتور تایر لاستیکی که هر کدام متناسب با نوع محل کاربرد مورد استفاده قرار می‌گیرد مانند محیط‌های کوهستانی، شهری، بیابانی و…

انواع اسکواتور و کاربرد آن

۱-بکهولودر (backhoe loader):

بکهولودرها نمونه ای دیگر از انواع اسکواتورهای هستند که ترکیب لودر و اسکواتور می باشند. ساختار این مدل به گونه ای است که یک لودر در جلو و یک بیل در عقب آن تعبیه شده است. از این وسیله برای انجام عملیات های سبک، برداشتن موانع، خاکبرداری های سبک و پایپ گذاری کانال های کوچک و متوسط استفاده می شود. این مدل اسکواتور انواع مختلفی دارد که از جمله می توان به بکهولودر ثابت، گردان و کشی اشاره کرد.

۲-اسکواتور با جام معکوس:

در این نوع اسکواتور، جام بیل به صورت معکوس نسبت به سطح زمین می باشد. بیل جام معکوس برای حفاری ترانشه (trench) ، خاکبرداری تهداب و در مواردی که فضای کار محدود است، مناسب می باشد. برای حفاری آسان از بیل با جام پهن و برای حفاری در زمین های سخت از جام با عرض کم استفاده می شود. اسامی رایج دیگر برای این نوع بیل عبارت اند از:

• کج بیل (back hoe)

• بیل پشت خم

• بیل کششی

در پشت بعضی از کج بیل ها برای حفظ تعادل در هنگام خاک برداری از یک وزنه تعادل(counter weight) استفاده می شود. معمولا اسکواتورهای با سایز کوچک و مینی بیل ها فاقد وزنه تعادل هستند. در اکثر مواقع تنها اسکواتورهای سایز بزرگ نیاز به وزنه تعادل دارند.

۳-اسکواتور با سیستم کیبلی:

این ماشین عبارت است از یک اطاقک گردان که بر روی تایر ها سوار می باشد و در انتهای جلوی آن بیل متصل شده است. این بیل در دو نوع مکانیکی و هایدرولیکی موجود می باشد.

۴- دراگ لاین یا اسکواتور کششی:

قسمت های تشکیل دهنده این نوع اسکواتور شامل موارد ذیل می باشد:

• اطاقک فرمان

• کرند

• جام بیل کششی

• کیبلهای لازم جهت کنترل قسمت های گوناگون

این نوع اسکواتور قادر به انجام فعایت های گوناگون در سطوح بسیار بالاتر و بسیار پایین تر از سطح اتکاء خود می باشد. همچنین در انواع متفاوت زمینها مورد استفاده قرار می گیرد. سایر موارد استفاده از این ماشین عبارت است از:

• انجام حفاریهای پایین تر از سطح زمین

• کانال زنی

• پایپ گزاری

از مهمترین مزایای این ماشین زمان کوتاه سیکل کاری آن می باشد. در بسیاری از موارد عرض جام از ظرفیت آن مهمتر است، گستردگی جام از نظر(عرض و عمق) بیشتر می باشد.

۵-اسکواتور های جام جلو:

معادل انگلیسی این ماشین (shovel) می باشد. در شاول ها، موقعیت جام تقریبا مشابه با جام لودر ها به سمت آسمان می باشد. شاول در مقایسه با لودر کارایی کمتری داشته امّا در عوض مزیت آن این است که مانند لودر محدودیت ارتفاع ندارد. این ماشین برای این که بار خود را تخلیه نمایند دریچه زیر جام آن باز شده و بار آن تخلیه می شود. کاربرد این نوع اسکواتورها عبارت است از:

• حفاری زمین های سخت در سطح بالای ماشین

• بارگیری موترها

• انتقال مصالح به شکل عمودی

این ماشین در دو نوع تایر زنجیری و تایر لاستیکی موجود می باشد. البته این ماشین ها معمولاً تایر زنجیری بوده و سرعت آنها بسیار کم می باشد.

۶-چنگک (اسکواتور منقاری):

معادل انگلیسی چنگک یا اسکواتور منقاری در زبان انگلیسی (clamshell grab) می باشد. اسکواتور چنگک یا کلامشل ها معمولاً در فعالیت های زیر مورد استفاده قرار می گیرند:

• انجام فعالیت های حفاری به صورت قائم در اعماق مختلف مانند دیوارهای استنادی، گودال شمع ها، پرده های آب بند و …

• حمل و جابه جایی مواد کنده شده و نرم نظیر ریگ، جغل، ذغال سنگ، سنگ های شکسته و …

• انجام عملیات های لش کشی در کانال ها، موج شکن ها و …

• حمل بار و بلند کردن ها به صورت قائم از یک نقطه به نقطه دیگر نظیر تخلیه بار در داخل قالب های کیسون ها

در کلامشل ها (اسکواتور چنگک) باید به نکات زیر دقت شود:

• توانایی نفوذ جام به وزن آن بستگی دارد.

• محاسبه بازدهی دقیق آن مشکل می باشد.

• در صورت امکان باید از سبک ترین جام برای این نوع اسکواتورها استفاده شود.

انتخاب جام اسکواتور:

جام اسکواتور با توجه به شرایط کاری، اندازه و نوع مصالح جابه جا شونده ،افزایش دوره خاکبرداری و بارگیری به چهار مورد ذیل تقسیم بندی شده:

• سنگین کار

• استفاده عمومی

• سبک کار

• جابه جایی مواد

7. چکش هایدرولیکی :

گاهی جام اسکواتور ها ورداشته و به جای آن چکش های هایدرولیکی نصب می شود. از چکش هایدرولیکی برای کارهای ساختمان شهری گرفته تا حفاری در سنگ های سخت استفاده می شود.

8. اسکواتور عنکبوتی

برای اولین بار این مدل به منظور استفاده در زمین های صخره ای ساخته شد، اما بر خلاف تصور عملکرد آن در اجرای پروژه ها چندان موفق نبود. این امر دلایل مختلفی دارد. برای مثال رانندگی با این نمونه اسکواتورهای سخت بوده و هم چنین هزینه تولید و نگهداری این مدل اسکواتور بالا می باشد.

نکات مدیریتی در هنگام کار با اسکواتور:

در هنگام کار با اسکواتور توجه به نکات زیر اهمیت دارد:

- پاک بودن دندانه های بیل اسکواتور در بارگیری تاثیر چشم گیری دارد.

- با جام نباید به سطوح سخت و محکم ضربه زد.

- توانایی اسکواتور در سطح بالاتر، کارآمدتر می باشد.

نکات مهم اجرائی برای برآورد

قبل از محاسبه و برآورد مواد ساختمانی باید موارد ذیل را در نظر داشته باشیم:

۱. تجارب نشان داده است که جهت تهیه 1 متر مکعب کانکریت به 1.52 متر مکعب مواد خشک ضرورت است.

۲. جهت تهیه 1 متر مکعب مصاله سمنتی به 1.21متر مکعب مواد خشک ضرورت است.

۳. وزن یک خریطه سمنت 49kg و حجم یک خریطه آن 0.034m3 بوده که 30 خریطه آن یک متر مکعب میگردد.

۴. فیصدی مصاله سمنتی در خشت کاری( 28% -25%), سنگ کاری 35% و در کمانها 28% حجم همان عنصر به عنوان مثال در خشت کاری دیوار 25% حجم دیوار در نظر گرفته میشود.

۵. فیصدی ضایعات برای خشت در خشت کاری ,5% سنگ در سنگ کاری 20%, سیخ گول در سیخبندی 5%, نصب کاشی ها 3%, در آب هم 5%, برای شیشه شانی و قیر گونی برای هر کدام 5% مد نظر گرفته میشوند.

برآورد مشرح

برآورد مشرح

برای کاربرد چنین برآورد نخست باید همه آگاهی را از روی نقشه ها به دست آورد و سپس گردهم آوری احجام و مساحات کاری نرخ پروژه تثبیت می گردد که می توان این شکل از برآورد را به دو دسته دیگر نیز تقسیم نمود.

 روش مقدار فی واحد

روش مقدار مجموعی

روش مقدار فی واحد:

ارزش نهایی مواد و پروسه های کاری از قبیل مزد کارگران، ارزش مواد ساختمانی و سرانجام همه مواد برای فی واحد هر پروسه کاری از قبیل سنگ کاری، خشت کاری، پلستر کاری و غیره دریافت گردیده و ارزش فی واحد آن به دست آمده و به رؤیت آن در ختم کار از روی ارزش فی واحد هر پروسه کاری ارزش مجموعی همه ساختمان و یا پروژه به دست می آید. که این طریقه یا روش مقدار فی واحد را به نام Unit Cost نیز می نامند.

روش مقدار مجموعی

این برآورد از روی نقشه های دست داشته و اندازه کلی همه کارکردها برآورد می گردد، و به دنبال آن پس از یک بازنگری یا سروی درست ارزش کلی پروژه ثابت می گردد. باید نوشت که نرخ یا هزینه این برآورد همان پول قابل پرداخت مجموعی می باشد. برآورد همه عنصر و آنچه که به یک پروژه بستگی دارد تنها برای تثبیت ارزش های درست آن لازمی پنداشته می شود که این روش را به نام Lump Sum یا روش اندازه مجموعی نیز یاد می نمایند.

 برآورد مکمل

در این برآورد نیاز میرود که همه لست مهندسی و سیستم تخنیکی آماده بود8 و سپس همه کاربرد های ساختمانی با اندازه کلی آن تثبیبت گردیده و از آن ارزش نهایی ساختمان به دست آید، اما پس از پایه اکمال رسیدن این گونه برآورد قیمت یا ارزش مجموعی پروژه به دست می آید که ارزش به دست آمد دارای اجزای زیر می باشد:

ارزش کلی (Total Cost) پروژه برابر است به همه ارزش های مستقیم، ارزش های غیر مستقیم و مفاد که در زیر شرح هر کدام ارایه گردیده است.

ارزش های مستقیم (Direct Cost) که عبارت اند از ارزش همه مواد ساختمانی از قبیل ریگ، جغل، سمنت و طاقت کار از قبیل مزد کارگران و معاشات انجنیران.

ارزش های غیر مستقیم (Indirect Cost) که تمام مالیات و بیمه را در بر دارد، که 12 درصد Direct Cost در نظر گرفته می شود.

 مفاد (Profit) که معمولاً 10 تا 15 درصد گرفته می شود، در صورتیکه 15 درصد در نظر گرفته شود 10 درصد به وزارت مالیه داده شده و 5 درصد بازمانده به خود شرکت برای پیشرفت آن پرداخت می گردد.

درخور یاد آوریست که از جمع یاد آوری های بالا تنها درباره نیرو کار اگهی داد که در زیر می باشد.

نیرو یا طاقت کار در مجموع پروژه ها به دو بخش دسته بندی می گردد.

کارگران ماهر مانند سنگکار، نجار، حلبی ساز، سیم تاب، برقی و غیره.

کارگران غیر ماهر که در کار های دیگر سرگرم می گردند.